چرا افسردگی در بارداری جدی گرفته نمی‌شود؟!


برا کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید:

افسردگی

چرا افسردگی در بارداری جدی گرفته نمی‌شود؟!

چرا افسردگی در بارداری جدی گرفته نمی‌شود؟!

برا کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید:

چرا زنان بیشتر از مردان افسردگی می گیرند؟

 

افسردگی پس از زایمان، موضوعی است که از دیرباز مورد توجه قرار گرفته است؛ ولی طبق آخرین بررسی‌ها به نظر می‌رسد زنان در هنگام حاملگی بیش از دوره پس از زایمان مستعد ابتلا به افسردگی هستند و این درحالیست که در مقابل وجود آ‌گاهی نسبی درباره تاثیر افسردگی پس از زایمان بر سلامت کودک، مادر و خانواده، مساله افسردگی حین بارداری، نسبتا مورد غفلت قرار گرفته است.

افسردگی حین بارداری می‌تواند باعث کاهش مراجعه زن باردار جهت دریافت مراقبت‌های بارداری، تولد نوزاد کم وزن و زایمان زودرس شود که بخشی از این عوارض به علت نشانه‌های سایکوپاتولوژیک افسردگی است.

از سوی دیگر، در یک تفکر سنتی نسبت به فرآیند بارداری، توجه منحصرا به محصول آن یعنی تولد نوزاد سالم معطوف است و به زن فقط به عنوان یک عامل (واسطه) در این میان نگریسته می‌شود در حالی که نشانه‌های خلقی افسردگی بر توانایی زن در رویارویی با تغییرات عمیق توام با تولد یک کودک تاثیر می‌گذارد.

با توجه به اهمیت موضوع افسردگی حین بارداری و با هدف تعیین فراوانی افسردگی در زنان باردار، پژوهشی بر روی ۲۰۰ تن از زنان مراجعه کننده به درمانگاه مراقبت‌های بارداری مجتمع بیمارستانی امام خمینی انجام شده است.

نیمی از زنان باردار عوامل تنش‌زا را تجربه می‌کنند

نتایج تحقیق نشان داد: از ۲۰۰ زن باردار مورد بررسی، ۴۸.۲ درصد افراد، حداقل یک عامل تنش‌زا را در حین حاملگی تجربه کرده بودند. همچنین ۱۶.۵ درصد علائم افسردگی را در گذشته، ۸.۲ درصد قبل از عادت ماهانه، ۴.۷ درصد در حاملگی‌های قبلی و ۹.۴ درصد این علایم را در منسوبین خود گزارش کردند.

رنج افسردگی دوران بارداری،‌ بدون مراجعه برای درمان

نتایج این پژوهش همچنین حاکیست: حداقل ۳۰.۶ خانم‌های مورد مطالعه از درجات مختلف افسردگی رنج می‌بردند، حال آنکه هیچ یک از آنها برای این اختلال، درمان و مراقبت دریافت نمی‌کردند.

در این پژوهش، وضعیت زنان باردار از نظر غم، بدبینی، احساس شکست، عدم رضایت، احساس گناه، انتظار تنبیه، تنفر از خویش، محکوم و سرزنش کردن خود، ایده‌های خودکشی، گریه کردن، انزوای اجتماعی، عدم قاطعیت در تصمیم‌گیری، تغییر نگرش درباره تصور از بدن خود، سستی و کندی، بی‌خوابی، خستگی پذیری، از دست دادن اشتها، کاهش وزن، نگرانی‌های جسمی و کاهش سطح انرژی مورد بررسی قرار گرفتند.

امتیاز وضعیت افسردگی نیز در سطوح دامنه طبیعی، افسردگی خفیف تا متوسط، افسردگی خفیف تا شدید، افسردگی شدید، تقسیم‌بندی شد.

از نظر نوبت حاملگی، ۴۹.۴ درصد زنان تحت مطالعه، حاملگی اول و ۳۲.۹ درصد حاملگی دوم خود را تجربه می‌کردند. ۵۵.۳ درصد این زنان نیز تا زمان انجام مطالعه، زایمان (ختم حاملگی پس از ۲۰ هفته) نداشتند.

همچنین ۳.۵ درصد از این زنان، سابقه مرگ دو فرزند و ۱.۲ درصد سابقه از دست دادن ۳ فرزند را گزارش کردند. اکثر این افراد (۶۹.۴ درصد) در سه ماهه سوم بارداری و ۲۴.۷ درصد نیز در سه ماه دوم قرار داشته، در ۷.۱ درصد موارد نیز سابقه نازایی وجود داشته است.

همچنین در ۱۲.۹ درصد زنان، حاملگی ناخواسته (Unwanted) بوده و در ۲۱.۲ درصد دیگر، حاملگی از قبل برنامه‌ریزی نشده بوده است.

تنش‌هایی که زنان باردار تجربه کردند

از نظر مواجهه با عوامل تنش‌زا در حین بارداری، ۱۵.۳ درصد سابقه فوت یکی از اقوام، ۲۱.۲ درصد سابقه تغییر محل سکونت (اسباب کشی)، ۱۱.۸ درصد وجود یک بیماری زمینه‌ای، ۴.۹ درصد تغییر شغل همسر و ۲.۴ درصد تغییر شغل خود را که حین حاملگی رخ داده بود اعلام کردند.

عدم مراجعه تمام زنان باردار دارای تجربه تنش‌زا به روانپزشک و پزشک خانواده

در ضمن علاوه بر آنکه برخی افراد بیش از یک عامل تنش‌زا را تجربه کرده بودند، ۴۸.۲ درصد افراد حداقل یک عامل تنش‌زا را گزارش کردند. ۲۸ مورد (۱۶.۵ درصد) نیز علایم افسردگی را در گذشته تجربه کرده بودند که فقط یک مورد تحت درمان با فلوکیشن قرار داشته است. ولی در همین مطالعه، هیچ از بیماران (غربال شده)، تحت نظر روانپزشک یا پزشک خانواده قرار نداشته و از این جهت هیچ مراقبتی دریافت نمی‌کردند.

سابقه افسردگی در زنان باردار و منسوبان آنها

همچنین ۹.۴ درصد از افراد سابقه علایم افسردگی را در منسوبان خود ذکر کرده، در ۸ بیمار (۴.۷ درصد موارد)، فرد سابقه افسردگی را در حاملگی یا حاملگی‌های قبلی ذکر می‌کرد که از این موارد، ۶ مورد (۷۵ درصد)، در زمان انجام مطالعه نیز دچار افسردگی بودند.

به همین ترتیب، ۱۴ بیمار (۸.۲ درصد)، علایم افسردگی را قبل از رخ دادن عادت ماهانه تجربه کرده بودند که ۱۰ مورد از آنها (۷۱.۴ درصد) در زمان پاسخگویی افسرده بودند.

بیش از نیمی زنان باردار درجاتی از افسردگی داشتند

بر اساس نتایج، ۵۱.۸ درصد از زنان مورد مطالعه دچار درجاتی از افسردگی هستند، به این صورت که ۳۱.۸ درصد از کل این زنان دچار افسردگی ضعیف تا متوسط، ۱۵.۳ درصد افسردگی متوسط تا شدید و ۴.۷ درصد مبتلا به افسردگی شدید بودند. علاوه بر این موارد ۲۵.۹ درصد نیز احتمالا به درجاتی دچار افسردگی بودند و آن را انکار می‌کردند. در عین حال هیچ یک از بیماران غربال شده، تحت نظر روانپزشک یا پزشک خانواده قرار نداشته، از این جهت مراقبتی دریافت نمی‌کردند.

برخی عوامل افسردگی در زنان باردار

نتایج این تحقیق نشان داد: از نظر فراوانی دفعات بارداری، زایمان، سقط، فوت فرزند، نازایی، ناخواسته بودن حاملگی، سابقه افسردگی در حاملگی‌های قبلی و نیز افسردگی قبل از عادت ماهیانه اختلاف معنی‌داری بین زنان افسرده و غیر افسرده مشاهده نشد. همچنین زنان باردار افسرده بیش از زنان غیر افسرده سابقه افسردگی در خود و بستگان درجه اول خود ذکر کردند. ۱۵.۴ درصد زنان غیر افسرده در مقابل ۳.۸ درصد زنان افسرده دچار یک بیماری زمینه‌ای بودند.

تاثیر تغییر شغل همسر بر افسردگی دوران بارداری

در مورد توزیع عوامل تنش‌زا بین زنان افسرده و غیرافسرده نیز، تفاوتی از نظر فراوانی مرگ نزدیکان یا اسباب‌کشی در دوران بارداری مشاهده نشد. ولی ۱۹.۲ درصد از زنان افسرده در مقابل ۸.۵ درصد زنان غیر افسرده، تغییر شغل خود یا همسر را حین بارداری اخیر ذکر کردند.

این تحقیق تاکید کرده است که درصد فراوانی افسردگی در جمعیت مورد مطالعه حاضر، با در نظر گرفتن آستانه معمول برای سنجش افسردگی، ۵۱.۸ درصد به دست آمد که این فراوانی بسیار بالاست. این بالا بودن امتیاز در مطالعه حاضر، به ویژه در حیطه‌های خواب، خستگی‌پذیری و احساس کسالت مشاهده شده است.

هیچ یک از زنان باردار افسرده در تحقیق، خدمات روانی نگرفتند!

هیچ یک از زنان بارداری که در این مطالعه دچار افسردگی بودند، تحت پوشش مراقبت‌های بهداشت و روان قرار نداشتند، در حالی که می‌دانیم افسردگی ممکن است سلامت مادر و جنین را با مخاطرات جدی روبرو کند. از جمله این خطرات کاهش اشتهاست که در ۲۹.۴ درصد از زنان مورد مطالعه مشاهده شد. کاهش اشتها می‌تواند باعث کاهش وزن شود که در ۱۰.۶ درصد زنان مورد بررسی هم مشاهده شد و کاهش وزن هم می‌تواند به کاهش رشد جنین درون رحم منجر شود. همچنین کاهش انرژی و خستگی‌پذیری که ۷۱.۸ درصد زنان باردار در این تحقیق به آن اشاره کرده‌اند می‌تواند با مراجعه منظم جهت دریافت مراقبت‌های بارداری برطرف شود.

نادیده گرفتن افسردگی دوران بارداری درحالیست که عوارضی مثل زایمان زودرس و کنده شدن جفت در زنان افسرده بیشتر از سایرین مشاهده می‌شود. در نهایت خطر افسردگی درمان نشده مادر،‌ می‌تواند به خودکشی بینجامد که در همین تحقیق، عقاید مربوط به خودکشی در ۰.۴ درصد افراد مورد مطالعه هم مشاهده شده است.

افزایش آگاهی پرسنل پزشکی درباره افسردگی حین و بعد زنان باردار و پس از بارداری، ایجاد یک سیستم ارتباطی بین مراقبتهای دوران بارداری و مراقبتهای (روانی) رفتاری و بهبود مراقبت‌های ارایه شده به زنان مبتلا به افسردگی حین بارداری و پس از آن از جمله اقدامات برای کاهش افسردگی دوران بارداری هستند.

به نظر می‌رسد به ویژه مورد سوم ادغام فعالیت‌های بیماریابی برای افسردگی در زنان باردار قابل انجام و انطباق در سیستم بهداشتی کشورمان باشد.

منبع:افکار نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید جابر جعفری

نشانه های افسردگی در کودکان


برا کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید:

افسردگی

نشانه های افسردگی در کودکان

نشانه های افسردگی در کودکان

برا کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید:

چگونه با افسردگی پاییزی مقابله کنیم؟

یکی از اختلال‌های دوران کودکی، اضطراب و افسردگی‌ست که اگر به‌موقع، تشخیص داده شود، قابل درمان می‌باشد.

ترس و تشویش، شیوع اضطراب در کودکان را پایه‌ریزی می‌کند و در صورتی‌که این ترس‌ها، بیمارگونه نباشد، به‌صورت طبیعی خود را نشان‌می‌دهد. خجالتی و گوشه‌گیر بودن، جزو شایع‌ترین اضطراب‌های اجتماعی کودکان است که می‌تواند زندگی آنان را مختل کند. کودکان، ترس و اضطراب را از راه شرطی‌‌شدن فرامی‌گیرند. بروز ترس‌ها در کودکان، قابل پیش‌بینی نیست و در تمام سنین، یکسان نمی‌باشد.

نقش خانواده به‌عنوان عاملی در ایجاد اختلال اضطراب کودکان، همیشه مورد توجه قرارگرفته است. انتقال اضطراب از پدر و مادر به کودک، بر اثر مشاهده و الگوسازی رفتارها صورت‌می‌گیرد.

ارزیابی اضطراب در کودکان، از طریق مصاحبه و گزارش شخصی و درجه‌بندی نوع اضطراب و درنهایت تجویز دارو انجام می‌شود. به‌همین منظور باید دو مصاحبه‌ی جداگانه، یکی با کودک و دیگری با پدر و مادر صورت‌گیردتا میزان آشفتگی هیجانی در بروز اضطراب، مشخص شود.

کودکان می‌توانند برای مقابله با اضطراب و ناکامی، از روش‌های دفاعی مانند کناره‌گیری، انکارکردن، سرکوبی و فرافکنی استفاده کنند. کودک یاد گرفته همیشه از موقعیت‌ها و شرایط ناراحت‌کننده و محرک‌های آزاردهنده، کناره‌گیری کند تا در آرامش باشد. مکیدن انگشتان و شب‌ادراری، از علائم اضطراب است که حتی در سنین نوجوانی هم اتفاق می‌افتد. درواقع وقتی کودک نتواند راه‌هایی را برای مقابله با اضطراب بجوید، مجبور می‌شود به زمان خردسالی برگردد. در مرحله‌ی انکار، منکر واقعیت است و آن‌چه اتفاق افتاده را به‌نوعی سرپوش می‌گذارد. در مرحله‌ی سرکوبی، تلاش او در جریان فراموشی حالت‌های اضطراب، به‌کار می‌رود تا به‌تدریج آن‌را از ذهن خودآگاهش دور سازد اما در مرحله‌ی فرافکنی، هر حادثه و اتفاقی که در زندگی‌اش رخ‌می‌دهد را به دیگران نسبت‌می‌دهد. درنتیجه کودکانی که تمایل شدید به استفاده از مکانیسم‌های دفاعی در برابر اضطراب دارند، نمی‌توانند از روابط سالم عاطفی و ذهنی برخوردار باشند.امروزه اضطراب‌های اجتماعی کودکان، بیش‌تر به‌چشم می‌آید و عامل فرار کودک از اجتماع، مردم، دوستان، مجالس و میهمانی‌هایی‌ست که درواقع، با اضطراب‌های اجتماعی، بدنی، فکری و رفتاری روبه‌روست.

نشانه‌های اضطراب کودک در بعد جسمی (فیزیولوژیک) هم‌چون بزرگسالان، با تنفس تند، لرزش دست و پا، گرم شدن و سرخی صورت، گرفتگی صدا و تپش قلب، همراه استکه با آرام‌ساختن، قابل اصلاح می‌باشد و در بعد فکری (شناخت‌درمانی) تلاش کودک بر این است که دیگران از او راضی باشند، تأییدش کنند، طردش نکنند و مهم باشد و اگر غیر از این شود، برایش ناخوشایند است.

در بعد رفتاری که (با رفتاردرمانی قابل اصلاح است)، کودک یاد می‌گیرد خانه برایش مکانی امن است،نیاز به دوست ندارد، از جمع، گریزان و در کوچه و خیابان همیشه سرش پایین است و ترس از نگاه دیگران دارد. به‌خوبی نمی‌تواند سؤال کند و جواب دهد و احساس ناامنی می‌نماید.

کودکان در طول دوره‌ی زندگی‌شان، ممکن است افسردگی را تجربه کنند که این اختلال با افزایش سن، در دختران، بیش‌تر از پسران دیده می‌شود. افسردگی، زمانی در کودک ایجاد می‌شود که احساس و تصور بدی از خود داشته باشد و این احساس، زمانی‌که به اوج خود برسد، تبدیل به یک بیماری می‌شود.

عوامل خانوادگی و زیستی، بیش‌ از عوامل دیگر در بروز افسردگی نقش دارند.افسردگی کودکی، پیامدهای منفی بسیاری را به‌همراه دارد ازجمله افسردگی‌ در ادوار آینده، عدم سازگاری‌های اجتماعی، مشکلات تحصیلی و در برخی مواقع حتی اقدام به خودکشی.

نشانه‌های افسردگی کودکان عبارتند از:
1- نشانه‌های عاطفی: ناامیدی، خشم، درماندگی، اضطراب، نوسانات خلقی، احساس گناه و غمگین بودن

2- نشانه‌های جسمی: به‌هم خوردن ساعات خواب، بی‌اشتهایی و یا خوردن افراطی، یبوست، افزایش و کاهش وزن

3- نشانه‌های رفتاری: بدون دلیل گریه‌کردن، کناره‌گیری از دوستان، سریع خشمگین شدن و کاهش انگیزه

4- نشانه‌های تخریب‌گرایانه: خود را سرزنش‌کردن، احساس بازنده بودن، امیدوار نبودن به آینده و بلاتکلیفی

این اختلال‌ها در بزرگسالان، با طیف وسیع‌تر و پیچیده‌تری خود را نشان‌می‌دهند. عده‌ای معتقدند سوابق خانوادگی و وراثت، در افسردگی نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. شروع افسردگی زودرس در کودکان، بیش‌تر تحت‌تأثیر عوامل خانوادگی و وراثت است. با وجود این، ازهم‌گسیختگی خانوادگی، ارتباط تنگاتنگی با افسردگی کودکان دارد. ازهم‌گسیختگی خانوادگی را می‌توانیم در رفتار سرد و بی‌روح و منفی روابط متقابل کودک و پدر و مادر به‌وضوح ببینیم.

شناخت‌درمانی رفتاری برای کودکان افسرده، نویدبخش می‌باشد اما در مورد کودکان و نوجوانان با افسردگی و استرس شدیدتر، احتمال بهبودی با این روش، کم‌تر است و باید با مشورت پزشک، از دارو استفاده نمود.

منبع:zendegiirani.persianblog.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید جابر جعفری